پاسخ به یکی از دوستان
بسم الله الرحمن الرحیم
چند روز قبل برادری از حقیر راجع به استاد مشاری بن راشد العفاسی سوالی پرسیدند که جواب آن را در قالب این پست خدمت قرآن دوستان عزیز تقدیم میکنم.
ایشان خواستند تا تلاوت سوره مبارکه قمر و فجر را ملاحظه کنم و نظر بدهم. اجمالاً محل بحث حقیر با ایشان نقاط ضعفی بود که بنده نسبت به قاری مذکور داشتم.
بدون مقدمه شروع میکنم. ضمناً ببخشید که فعلاً سوره مبارکه قمر ایشان میسر شد و سوره فجر برای فرصت دیگری ماند؛ انشاءالله فرصت شد، ارسال خواهم کرد.
با سلام
برادر عزیز! آقای سید مهران بزرگوار.
حضرتعالی با حقیر درس تجوید سطح دو را مرور فرمودید.
اگر از شما خواهش کنم تا از اشکالات تجویدی استاد العفاسی بفرمایید مثالهای زیر را خواهید آورد:
1) در عبارت «و کل امر مستقر» حرف راء به جای ترقیق، به صورت تفخیم خوانده شد! {حال اینکه اگر به خاطر داشته باشید حقیر ماهیت این دو نوع راء را متفاوت عرض کرده بودم.} همینطور «کل شِرب»، «فهل من مدکر * کذبت قوم لوط»و... .
2) در عبارت «ما فیه مزدجر» حرف راء انتهایی با صفت تکریر تلفظ و تلاوت میشود؛ حال اینکه عرض شد تنها عنوانِ سلبی برای صفات حروف، صفت تکریر برای «راء» بود. همینطور عبارات: «فما تغنی النذر»، «شیء نکر»، «وفجرنا الارض عیونا»، «و دُسُر»، «ولقد یسرنا القرآن للذکر»، «انا ارسلنا» «عذابی و نذر»، «سعر» و... .
3) اگر به اخفاءها دقت شود، اگر نگوئیم همه، اغلب بین نون ساکنه و حرف دارای غنه یک صدای جوفی و توخالی وجود دارد که مانع حدس زدن مخاطب برای ادای حرف اخفاء شده و اخفاء قاری را ناصحیح میکند. مثال آن را میتوان در «فانتصر» دید. یادتان باشد اگر مخاطب حرف بعد از اخفاء نون ساکنه را نتواند حدس بزند در تدبر وی خدشه وارد خواهد آمد.
خوب این موارد اشکالات کلی هست.
چون حدود نیم ساعتی بیشتر روی این ترتیل ایشان وقت گذاشتم شاید نشود این مقطع ایشان را به درستی تحلیل نمود و حاق واقع را گزارش داد؛ اما پر واضح است که دستگاه اصلی که ایشان در آن تلاوت دارد اولاً صبا است و به دلیل راه داشتن آن به دستگاه عجم، رفت و برگشت یا ترکیب را ملاحظه میفرمائید. (توضیح اینکه دستگاه «عجم» مضامین جلالیه و جبروتیه خداوند و اهوال را گزارش و معنا میدهد. انگار فتح و ظفری در بین آیات قرار است اتفاق بیفتد. بلاتشبیه بلاتشبیه بلاتشبیه سمفونی «کریستف کلمب» که بسیار هم معروف است از این دستگاه و گوشههای آن استفاده میکند. به عبارت روشنتر این سمفونی وظیفه انتقال معنای فتح و پیروزی اشغالگران اروپایی بر بومیان آمریکا یعنی سرخپوستان بیچاره را دارد. دستگاه صبا هم که حزن و اهوال را منتقل میکند.)
اول آنکه انتقال دستگاه و گوشه باید مستدل {یعنی با دلیل و به جا} و استوار {بدون هرگونه استرس و تردید در انتخاب دستگاه یا گوشه} صورت گیرد. ضمناً میدانیم که انتقال نادرست در دستگاهها و یا برای امثال بنده، حتی ناشیگری در این انتقال بین دستگاهها و گوشهها نتیجه عکس دارد. (مثلاً اگر قرار است انتقال از صبا به عجم معنای انتقال از آیات عذاب به نعمتهای بهشتی را نشان دهد، انگاره و برداشت مخاطب زمانی که قاری نتواند این انتقال را به درستی انجام دهد و ناقص انتقال پیدا کند و با ادای چند پرده برگردد و دستگاه صبا را مجدد تلاوت کند؛ همراه با تردید خواهد بود! حال اینکه آیات وارد فضای بهشت شدهاند! چه حسی به خود شما دست میدهد؟؟؟)
حقیر باشم این طور برداشت میکنم:
1) «ای داد بیداد، گویا خدا قرار نیست این بهشتش رو به ما بده، بریم پی کارمون!»
2) «این بهشت اینقدر دردناک و مشمئزکننده هست که اصلاً مؤمنان هم جرأت و تمایل ندارند وارد بشوند!»
3) «این آیه ادامه آیه قبلی بود فقط گوینده (نه مخاطب) عوض شد!»
4) «ببخشید! این آیه که معناش عذاب نیست که با لحن صبا اجرا بشه! احتمالاً قاری داره اشتباه میخونه!»
5) «نوار ممکن هست پیچیده باشه! اما ما که نوار نداریم!؟ ببخشید، اشکال از صوت نیست؟؟؟»
خوب انتقال نادرستِ اول، در ترکیب جواب و جواب الجواب صبا با عجم هست: «وحملناه علی ذات ألواح و دسر * تجری بأعیننا جزاءا»
انتقال نادرست دوم را باز دقت کنید: «نعمة من عندنا کذلک نجزی من شکر * ولقد أنذرهم بطشتنا فتماروا بالنذر * ولقد راودوه عن ضیفه فطمسنا أعینهم فذوقوا عذابی ونذر»
لحن آیات کجا عوض شد که ما ترکیب و انتقال را اجرا کنیم؟
(آیه اول در فراز فوق پاداش هست. آیه دوم عامل عذاب، آیه سوم هم باز عامل عذاب و حالا نتیجه آن عوامل و خود عذاب که باید بچشند!
دو جا لحن آیات عوض شد؛ ولی قاری توجه نکرد: یکی بین پاداش و عوامل عذاب و یکی هم بین دو کلمه «أعینهم فذوقوا» یعنی شرط و جزای شرط بود.)
حالا ایشان کجا عوض کرد؟ «بعد» از فراز فوق!!!
اشتباه دوم زمانی است که قاری محترم مردد بین تغییر یا حفظ انتقالی که داده مانده است! این استرس، ابهام و تردید دقیقاً به شنونده منتقل میشود و برداشت تردید گونه از آیات مجازات و پاداش، معنایی مخالف «قطعیت بهشت و جهنم» و مجازات و پاداش را منتقل مینماید.
خوب علت انتقالهای مرتبه سوم را از عبارت «نعمة من عندنا» تا «فذوقوا عذابی و نذر * ولقد یسرنا» بنده متوجه نشدم؛ اگر متوجه شدید برای حقیر توضیح بفرمایید.
یکبار از صبا به عجم، از عجم به سهگاه و چهارگاه، دوباره از این دو به صبا؛ بعد از این، از عبارت «ولقد جاء آل فعون النذر» از صبا به حجاز؛ تا به عبارت «أم یقولون نحن جمیع منتصر» میرسد که از حجاز و ترکیب صبا به یک گوشه پناه میبرد و صرفاً اجرای آن زیباست؛ لکن معنای خاصی ندارد!
قدری برگشت از گوشه و در نهایت: پناه بردن به گوشههای دستگاه خطرناک «کُرد»! (انشاءالله در آینده به مضرات استفاده از این دستگاه «بی مضمون» در تلاوت اشاره خواهم کرد.)
و در ابهاماتی که معنای دستگاه کرد منتقل میکند سوره تمام میشود.
امید که تحلیل اندک این هفته مورد عنایت قرآن دوستان قرار گیرد.
با قرآن مأنوس باشید.
سلام و سپاس
بلند و پاینده باد این پویه قرآنی و اهل بیتی
همیشه سربلند باشید